دانشگاه گیلان
تحقیقات آفات گیاهی
2322-2409
2538-6123
8
3
2018
11
22
برهمکنش بین شته رز Macrosiphum rosae و پارازیتوئیدهای آن در پارک شهر تهران
1
14
FA
هوشنگ
سرداربنده
گروه گیاهپزشکی، پردیس دانشگاهی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران
sardarbandeh1@yahoo.com
احد
صحراگرد
0000-0002-8954-1801
گروه گیاهپزشکی، دانشکده علوم کشاورزی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران
sahragard@guilan.ac.ir
احسان
رخشانی
گروه گیاهپزشکی، دانشکده علوم کشاورزی، دانشگاه زابل، ایران
e_rakhshani@yahoo.com
ولی الله
بنی عامری
موسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشور، تهران
baniameri@yahoo.com
10.22124/iprj.2018.3108
شتهها در اکوسیستمهای شهری با تغذیه از شیره گیاهی و همچنین تزریق بزاق سمی منجر به ضعف گیاه و کاهش عملکرد محصول میشوند. نتایج بررسی برهمکنش بین تراکم شته رز <em>Macrosiphum rosae</em>و زنبورهای پارازیتوئید <em>Aphidius rosae</em> و <em>Lysiphlebus fabarum</em> وجمعیت پوره و شته بالغ در سالهای ۱۳۹۵و 1396 در پارک شهر تهران نشان داد که در تمام موارد بین تعداد هر دو گونه زنبور پارازیتوئید و جمعیت پوره و شته بالغ همبستگی مثبت و معنیداری وجود دارد. با افزایش تراکم شته رز، تراکم زنبورهای پارازیتوئید نیز افزایش یافت و پارازیتوئیدها دارای رفتار تجمعی نسبت به تراکمهای مختلف میزبان بودند. بررسی رابطه بین تعداد شته رز و درصد پارازیتیسم توسط زنبورهایپارازیتویید نیزحاکی از آن بود که بین تعداد شته رز و درصد پارازیتیسم، همبستگی مثبت و وابسته به تراکم وجود دارد. در فصل بهار سال 1395 بیشترین درصد پارازیتیسم پورهها توسط زنبورپارازیتویید <em>A. rosae</em>، 17/42 و توسط زنبور <em>L. </em><em>fabarum</em>، 15/21 بود. در سال 1396 نیزدرصد پارازیتیسم پورهها توسط زنبور <em>A. rosae</em>، 89/41 و بیشترین درصد پارازیتیسم توسط زنبورپارازیتویید<em>L. fabarum </em>، 02/21 بود. بنابراین با توجه به هماهنگی تغییرات جمعیت و درصد پارازیتیسم زنبورهای پارازیتوئید با تغییرات جمعیت پوره و بالغ شته رز و وابسته به تراکم بودن درصد پارازیتیسم آنها در شرایط پارک شهر تهران، این عوامل میتوانند در کنترل بیولوژیک شته رز مفید و موثر واقع شوند.
شتهها در اکوسیستمهای شهری با تغذیه از شیره گیاهی و همچنین تزریق بزاق سمی منجر به ضعف گیاه و کاهش عملکرد محصول میشوند. نتایج بررسی برهمکنش بین تراکم شته رز <em>Macrosiphum rosae</em>و زنبورهای پارازیتوئید <em>Aphidius rosae</em> و <em>Lysiphlebus fabarum</em> وجمعیت پوره و شته بالغ در سالهای ۱۳۹۵و 1396 در پارک شهر تهران نشان داد که در تمام موارد بین تعداد هر دو گونه زنبور پارازیتوئید و جمعیت پوره و شته بالغ همبستگی مثبت و معنیداری وجود دارد. با افزایش تراکم شته رز، تراکم زنبورهای پارازیتوئید نیز افزایش یافت و پارازیتوئیدها دارای رفتار تجمعی نسبت به تراکمهای مختلف میزبان بودند. بررسی رابطه بین تعداد شته رز و درصد پارازیتیسم توسط زنبورهایپارازیتویید نیزحاکی از آن بود که بین تعداد شته رز و درصد پارازیتیسم، همبستگی مثبت و وابسته به تراکم وجود دارد. در فصل بهار سال 1395 بیشترین درصد پارازیتیسم پورهها توسط زنبورپارازیتویید <em>A. rosae</em>، 17/42 و توسط زنبور <em>L. </em><em>fabarum</em>، 15/21 بود. در سال 1396 نیزدرصد پارازیتیسم پورهها توسط زنبور <em>A. rosae</em>، 89/41 و بیشترین درصد پارازیتیسم توسط زنبورپارازیتویید<em>L. fabarum </em>، 02/21 بود. بنابراین با توجه به هماهنگی تغییرات جمعیت و درصد پارازیتیسم زنبورهای پارازیتوئید با تغییرات جمعیت پوره و بالغ شته رز و وابسته به تراکم بودن درصد پارازیتیسم آنها در شرایط پارک شهر تهران، این عوامل میتوانند در کنترل بیولوژیک شته رز مفید و موثر واقع شوند.
برهمکنش,شته رز,زنبورهای پارازیتوئید,تغییرات جمعیت,درصد پارازیتیسم
https://iprj.guilan.ac.ir/article_3108.html
https://iprj.guilan.ac.ir/article_3108_b6e373f0e45dc6ba48e2c054a58b2b74.pdf
دانشگاه گیلان
تحقیقات آفات گیاهی
2322-2409
2538-6123
8
3
2018
11
22
بازنگری و کلید شناسایی کنههای خانواده Laelapidae (Acari: Mesostigmata) استان گیلان
15
29
FA
جلیل
حاجی زاده
0000-0001-9507-1220
گروه گیاهپزشکی، دانشکده علوم کشاورزی، دانشگاه گیلان
hajizadeh@guilan.ac.ir
امید
جوهرچی
گروه گیاهپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد
j.omid2000@gmail.com
10.22124/iprj.2018.3109
در این بررسی فون کنه های خانواده Laelapidae استان گیلان بازنگری شده است. نمونههای مورد بررسی متعلق به یک دوره بیست ساله از 1377 تا سال 1397 از استان گیلان هستند که در کلکسیون کنه شناسی گروه گیاه پزشکی دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه گیلان در شهر رشت وجود دارند. تعداد نمونه های مورد بررسی قریب بر 2000 کنه می باشد که به صورت اسلاید میکروسکوپی نگهداری می شوند. در این بررسی تعداد 46 گونه از کنه های خانواده Laelapidae از 16 جنس <em>Androlaelaps </em>، <em>Cosmolaelaps</em>، <em>Euandrolaelaps</em>، <em>Eulaelaps</em>، <em>Gaeolaelaps</em>،<em>Gymnolaelaps </em>، <em>Haemogamasus</em>، <em>Haemolaelaps</em>، <em>Hypoaspis</em>، <em>Laelaspis</em>، <em>Laelaspisella</em>، <em>Ololaelaps</em>، <em>Pnemolaelaps</em>، <em>Pseudoparasitus</em>، <em>Reticulolaelaps</em> و <em>Stratiolaelaps</em> از استان گیلان معرفی و کلیدی برای شناسایی جنس و گونه ها ارائه شده است. دو گونه <em>Gaeolaelaps iranicus</em> Kavianpour & Nemati و <em>Hypoaspisella linteyini </em>(Samsinak) که در بررسی های اخیر جمع آوری شدند به عنوان گزارش جدید برای فون کنه های استان گیلان معرفی می شوند. جنس نر گونه <em>G. iranicus</em> که تا کنون در دنیا گزارش نشده است، نیز از استان گیلان جمعآوری و توصیف شده است.
فون,کلید تشخیص,گزارش جدید,توصیف,گیلان
https://iprj.guilan.ac.ir/article_3109.html
https://iprj.guilan.ac.ir/article_3109_8bcf5ba60ad8f2891d10dfb19a287107.pdf
دانشگاه گیلان
تحقیقات آفات گیاهی
2322-2409
2538-6123
8
3
2018
11
22
افزایش فعالیت استرازها و گلوتاتیون-اس-ترانسفرازها در جمعیت های مقاوم کنه قرمز مرکبات Panonychus citri (Acari: Tetranychidae) به آبامکتین
31
43
FA
الهه
شفیعی علویجه
گروه گیاهپزشکی، دانشکده علوم کشاورزی، دانشگاه گیلان
elaheshafiei650@gmail.com
محمد
قدمیاری
0000-0001-8907-971X
گروه گیاهپزشکی، دانشکده علوم کشاورزی، دانشگاه گیلان
ghadamyari@guilan.ac.ir
جهانگیر
خواجه علی
دانشکده کشاورزی، دانشگاه صنعتی اصفهان
khajeali@cc.iut.ac.ir
10.22124/iprj.2018.3110
کنه قرمز مرکبات <em>Panonychus</em> <em>citri</em> (McGregor) (Acari: Tetranychidae) یکی از آفات مهم مرکبات در مناطق مرکباتخیز جهان و استانهای شمالی ایران است. به کارگیری آفتکشهای شیمیایی متعدد علیه آفات مرکبات موجب از بین رفتن دشمنان طبیعی، بروز پدیدهی مقاومت و طغیان مجدد این آفت شده است. در این تحقیق سازوکارهای مقاومت کنه قرمز مرکبات به آبامکتین در چهار جمعیت نمونهبرداری شده مورد بررسی قرار گرفت. برای تعیین میزان LC<sub>50</sub> از روش برج پاشش استفاده شد که در این روش میزان مقاومت در جمعیت گرگان 48/6 برابر، رامسر 19/6 برابر و ساری 11/5 برابر بیشتر از جمعیت حساس تعیین شد. سنجش فعالیت استرازی با استفاده از سوبسترای آلفا-نفتیل استات و بتا-نفتیل استات در جمعیت مقاوم گرگان به ترتیب 960/7و 575/3 برابر بیشتر از جمعیت حساس بود. برآورد فراسنجههای سینتیکی و میزان فعالیت آنزیم گلوتاتیون-اس-ترانسفراز نیز تفاوت معنیداری بین چهار جمعیت نشان داد به طوری که میزان فعالیت این آنزیم در جمعیت مقاوم 79/2 برابر جمعیت حساس بود و مقادیر <em>Km</em> و <em>Vmax</em> با استفاده از سوبسترای 1-کلرو-2و4-دینیتروبنزن (CDNB) بهترتیب 21/16و 33/5 برابر بیشتر از جمعیت حساس تعیین شد. با توجه به روند افزایشی مقاومت، نتایج این تحقیق بیانگر نقش آنزیمهای استرازی و گلوتاتیون-اس-ترانسفرازی در مقاومت به کنهکش آبامکتین هستند.
کنه قرمز مرکبات,فعالیت استرازی,گلوتاتیون-اس-ترانسفراز,مقاوم
https://iprj.guilan.ac.ir/article_3110.html
https://iprj.guilan.ac.ir/article_3110_5891d2d2023e19a934838d917433bf51.pdf
دانشگاه گیلان
تحقیقات آفات گیاهی
2322-2409
2538-6123
8
3
2018
11
22
مقایسه توانایی پیشبینی نوسانهای جمعیت سن گندم توسط مدلهای سیستم استنتاج عصبی- فازی تطبیقی (ANFIS)، روش سطح پاسخ (RSM) و رگرسیون خطی چند متغیره
45
57
FA
زهرا
دوستی
گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران
zahradustiy@gmail.com
ناصر
معینی نقده
گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران
moeeny@razy.ac.ir
عباسعلی
زمانی
0000-0001-8283-1235
گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران
azamani@razi.ac.ir
لیلا
ندرلو
گروه مهندسی مکانیک بیوسیستم، دانشکده کشاورزی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران
lnaderloo@gmail.com
10.22124/iprj.2018.3111
سن معمولی گندم یکی از آفات اصلی گندم و از مهمترین مسائل گیاهپزشکی ایران است. از دیرباز مدلهای رگرسیون خطی چندگانه برای پیشبینی نوسانهای جمعیت آفات مختلف با استفاده از متغیرهای محیطی مورد استفاده قرار گرفتهاند. استفاده از سیستمهای هوشمند برای تخمین دقیقتر نوسانهای جمعیت حشرات میتواند نتایج بهتری را به همراه داشته باشد. بنابراین مطالعهای با هدف پیشبینی نوسانهای جمعیت سن گندم با استفاده از سیستم استنتاج فازی عصبی- تطبیقی، روش سطح پاسخ و رگرسیون خطی چند متغیره انجام شد. این پژوهش طی سالهای 1394و 1395 در دو مزرعه گندم آبی یک هکتاری در شهرستان چادگان انجام شد. در این مدلها، میانگین دما، میانگین رطوبت نسبی، بارش، سرعت و جهت باد، روز نمونه برداری، روز- درجه و ارتفاع از سطح دریا به عنوان متغیرهای پاسخ استفاده شدند. دادههای جمعآوری شده به صورت تصادفی به دو دسته آموزش (70 درصد) و آزمون (30 درصد) تقسیم شدند و از آنها برای آموزش و ارزیابی مدلهای انفیس، روش سطح پاسخ و همچنین رگرسیون خطی استفاده شد. دقت پیشبینی به وسیله آمارههای R<sup>2</sup>و RMSE ارزیابی شد. نتایج، کارایی بالاتر مدل انفیس )0614/0, RMSE= 93/0= (R<sup>2</sup>و روش سطح پاسخ )0836/0, RMSE= 88/0= (R<sup>2</sup>را نسبت به مدل رگرسیون خطی چند متغیره )23/0, RMSE= 34/0= (R<sup>2</sup>نشان داد. همچنین تحلیل حساسیت حاکی از آن بود که میانگین دما، رطوبت نسبی، سرعت باد و روز نمونهبرداری پارامترهای موثر بر پیشبینی تراکم سن مادر بودند.
مدلهای پیشآگاهی,Eurygaster integriceps,انفیس,عوامل اقلیمی,چادگان
https://iprj.guilan.ac.ir/article_3111.html
https://iprj.guilan.ac.ir/article_3111_166fbafab13863db8877185cec9c32ff.pdf
دانشگاه گیلان
تحقیقات آفات گیاهی
2322-2409
2538-6123
8
3
2018
11
22
تاثیر جیرههای غذایی حاوی کنجاله کنجد، سویا و کلزا بر فراسنجههای جدول زندگی شبپرهی مدیترانهای آرد Ephestia kuehniella (Lep.: Pyralidae)
59
73
FA
افسانه
داودی
گروه گیاه پزشکی، دانشگاه زنجان، زنجان
d.afsaneh.68@gmail.com
حمیدرضا
صراف معیری
گروه گیاه پزشکی، دانشگاه زنجان، زنجان
اورنگ
کاوسی
گروه گیاه پزشکی، دانشگاه زنجان، زنجان
10.22124/iprj.2018.3112
شب پره ی آرد (Zeller) <em>Ephestia kuehniella</em>، یکی از آفات مهم محصولات انباری است. تخم و لاروهای آن به طور گسترده برای پرورش پارازیتوییدها و شکارگرها مورد استفاده قرار می گیرد. در این پژوهش تاثیر جیره غذایی استاندارد شامل مخلوط آرد گندم (68%)، سبوس گندم (29%) و سه درصد مخمر و نیز ترکیب آن با کنجاله های کنجد (30 درصد)، کنجاله سویا (30 درصد) و کنجاله کلزا (30 درصد) روی شاخص های زیستی و فراسنجه های جدول زندگی <em>E. kuehniella</em> با استفاده از نظریه جدول زندگی دو جنسی ویژه سن- مرحله رشدی بررسی شد. آزمایش ها در شرایط آزمایشگاهی، دمای 1 ± 25 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 5 ± 65 درصد و تاریکی انجام شد. نتایج نشان داد باروری شبپرهی آرد با اضافه کردن کنجاله کنجد (69/477 تخم) به طور معنی داری نسبت به کنجاله سویا (77/451 تخم)، کنجاله کلزا (21/411 تخم) و جیره غذایی استاندارد (20/393 تخم) افزایش می یابد. همچنین در این بررسی بین طول دوره ی مرحله لاروی در تیمارهای کنجاله کنجد (31/34 روز)، کنجاله سویا (40/31 روز)، کنجاله کلزا (26/33 روز) و جیره غذایی استاندارد (37/30 روز) اختلاف معنی داری وجود داشت. نرخ ذاتی رشد جمعیت (<em>r</em>) برای جیره غذایی حاوی کنجاله کنجد، کنجاله سویا، کنجاله کلزا و جیره غذایی استاندارد به ترتیب 102/0، 108/0، 103/0 و 109/0 بر روز بود. بنابراین نتایج نشان می دهد جیره های غذایی حاوی کنجاله های کنجد، سویا وکلزا نسبت به غذای استاندارد تاثیر مثبتی بر فراسنجه های جمعیتی این حشره حداقل با توجه به شرایط این مطالعه نداشتند.
جیرهی غذایی مصنوعی,کنترل بیولوژیک,جدول زندگی,باروری
https://iprj.guilan.ac.ir/article_3112.html
https://iprj.guilan.ac.ir/article_3112_26bcb1a89746420028cb09d2bfcfc0ed.pdf
دانشگاه گیلان
تحقیقات آفات گیاهی
2322-2409
2538-6123
8
3
2018
11
22
تأثیر غلظتهای کشنده و زیرکشنده حشرهکشهای بیسکایا®، نیمآزال® و تنداکسیر® روی آمارههای زیستی زنبور پارازیتوئید Habrobracon hebetor (Hym.: Braconidae) در شرایط آزمایشگاهی
75
88
FA
مرجان
رضایی
گروه حشره شناسی، دانشکده ی علوم کشاورزی، واحد شیراز، دانشگاه آزاد اسلامی، شیراز، ایران
marjanrezaei_65@yahoo.com
مهدی
غیبی
گروه حشره شناسی، دانشکده ی علوم کشاورزی، واحد شیراز، دانشگاه آزاد اسلامی، شیراز، ایران
mehgheibi@yahoo.com
شهرام
حسامی
گروه حشره شناسی، دانشکده ی علوم کشاورزی، واحد شیراز، دانشگاه آزاد اسلامی، شیراز، ایران
s_hesami@yahoo.com
هادی
زهدی
بخش تحقیقات گیاهپزشکی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان کرمان، کرمان
hadi_zohdi@yahoo.com
10.22124/iprj.2018.3113
زنبور Hym.: Braconidae))<em>Habrobracon hebetor</em> یکی از پارازیتوئیدهای لارو بسیاری از آفات مهم محصولات کشاورزی بوده که به علت سمپاشیها در معرض بسیاری از این مواد شیمیایی قرارگرفته است. در این تحقیق سعی شده که اثرات بلندمدت سموم و حشرهکشهای گیاهی روی این زنبور به دو روش کاربرد تماسی و میزبان مسموم بررسی شود. آزمایشهای زیستسنجی حشرهکشهای بیسکایا<sup>®</sup>، نیمآزال<sup>®</sup> و تنداکسیر<sup>®</sup> روی این زنبور پارازیتوئید در شرایط آزمایشگاهی (دوره نوری 8:16 ساعت روشنایی:تاریکی، رطوبت 65 درصد و دمای 2±25 درجه سلسیوس) در 5 تکرار و هر تکرار با 30 زنبور بهصورت تماسی تعیین شد. غلظت کشنده این تیمارها در روش تماسی روی این زنبور پارازیتوئید بهترتیب 185/0، 16/1 و 070/122 میلیگرم بر لیتر و روی لارو میزبان آزمایشگاهی، شبپره آرد <em>Ephestia kuhniella </em>(Lep.:Pyralidae)، بهعنوان میزبان مسموم برای این زنبور بهترتیب 338/5، 68/97 و 997/1 میلیگرم بر لیتر به دست آمد. نتایج نشان داد که در روش کاربرد تماسی بیشترین طول دورهی رشدی زنبور پس از شاهد (79/0±95/25 روز) مربوط به غلظت کشنده تیمار تنداکسیر<sup>®</sup>(99/0 ±52/22 روز) بود. بیشترین طول عمر حشرات ماده مربوط به تیمار تنداکسیر<sup>® </sup>در کاربرد غلظت زیرکشنده بهصورت تماسی (27/0±39/30 روز) و بیشترین طول عمر حشرات نر مربوط به کاربرد تیمار نیمآزال<sup>®</sup> در غلظت زیرکشنده بهصورت تماسی (31/0±85/20 روز) بود. بیشترین میزان تخم گذاشتهشده در تیمار تنداکسیر<sup>® </sup>در غلظت کشنده بهصورت کاربرد تماسی (18/4±14/245 عدد) مشاهده شد. نتایج این تحقیق نشان میدهد که کاربرد تیمار تنداکسیر<sup>® </sup>کمترین تأثیر سوء را روی آماره های زیستی زنبور داشته است.
زیستسنجی,عصاره,طول عمر,تخمگذاری
https://iprj.guilan.ac.ir/article_3113.html
https://iprj.guilan.ac.ir/article_3113_030fac7daff6fa5c7a71d23a38fc2dbe.pdf
دانشگاه گیلان
تحقیقات آفات گیاهی
2322-2409
2538-6123
8
3
2018
11
22
بررسی تاثیر Bacillus thuringiensis درکنترل پروانه برگخوارEnnomos quercinaria (Hafngel)
89
102
FA
امین
وطن دوست
مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی ساری، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، مازندران، ایران
vatandoostamin97@gmail.com
محمدرضا
دماوندیان
گروه گیاهپزشکی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، مازندران، ایران
mdamavandian@gmail.com
حسن
بریمانی ورندی
مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی ساری، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، مازندران، ایران
hbarimani@yahoo.com
محمدرضا
بابایی
مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی ساری، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، مازندران، ایران
babaee_759@yahoo.com
10.22124/iprj.2018.3114
در این تحقیق به منظور کنترل پروانه برگخوار <em>Ennomus quercinaria</em>سمیت غلظتهای مختلف <em>Bacillus thuringiensis</em>روی لاروهای این آفت بررسی و میزان LC<sub>50</sub>آن تخمین زده شد. ارزیابیهای آزمایشگاهی به روش غوطهورسازی مبین حساسیت بیشتر لارو سن دوم نسبت به اول است، به طوریکه LC<sub>50</sub><sub> </sub>محاسبه شده برای لارو سن اول و دوم به ترتیب 14/2و 6/0 پیپیام برآورد شد. سپس با توجه به غلظتهای محاسبه شده، سه غلظت 1، 2، 3 پیپیام <em>B. thuringiensis</em> روی نهالهای 2 ساله درخت انجیلی و با استفاده از سمپاشی دستی پاشیده شده، سپس 30 عدد لارو سن دوم روی نهالها رهاسازی شدند. نتایج آزمون مقایسه میانگینهای LSD نشان داد که از یک سو تفاوت شاهد (آب) با هر یک از سه تیمار <em>B. thuringiensis</em>از نظر تلفات لاروها در سن دوم در سطح یک درصد معنیدار شده (01/0>p) و از سوی دیگر بیشترین میزان تلفات توسط تیمار 2 پیپیام به میزان 62 درصد حاصل شد. در شرایط میدانی حشرهکش بیولوژیک <em>B. thuringiensis</em>سبب 35 درصد مرگ و میر آفت شده، در صورتیکه میزان تلفات شاهد 8/2 درصد بود. نتایج حاصل از این مطالعه میتواند گامی مهم در معرفی یک ترکیب کمخطر و سالم برای مبارزه با آفات در اکوسیستم جنگل و حشرات مفید آن باشد.
زیستسنجی,Bacillus thuringiensis,Ennomus quercinaria,جنگلهای مازندران
https://iprj.guilan.ac.ir/article_3114.html
https://iprj.guilan.ac.ir/article_3114_f42b19add4a2aca3a628af530aed761a.pdf