دانشگاه گیلان
تحقیقات آفات گیاهی
2322-2409
2538-6123
7
4
2018
02
20
کارایی باکتری Bacillus thuringiensis در کنترل بیولوژیک کرم میوهخوار خرما Batrachedra amydraula در شرایط مزرعهای
1
11
FA
مسعود
لطیفیان
سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، مؤسسه تحقیقات علوم باغبانی، پژوهشکده خرما و میوه های گرمسیری
masoudlatifian@yahoo.com
10.22124/iprj.2018.2743
شب پره کوچک خرما (<em>Batrachedra</em><em>amydraula</em> Meyrick) یکی از مهمترین آفات نخلستان می باشد. هدف از انجام این پژوهش بررسی کارایی باکتری <em>Bacillus </em><em>thuringiensis</em> برای کنترل آن در شرایط نخلستان بود. برای انجام این آزمایش از جدایه kurstaki <em>B</em><em>. </em><em>thuringiensis</em> استفاده شد. از طرح اسپلیت پلات برای انجام تحقیق استفاده شد. پلاتهای اصلی شامل سه زمان انجام تیمار شامل همزمان، سه روز و یک هفته پس از ظهور آفت در نخلستان بود. پلاتهای فرعی شامل سه سطح مختلف غلظت حداقل، متوسط و حداکثر به ترتیب با غلظت یک دهم معادل و ده برابر غلظت کشنده 50 درصد که به صورت 2 روز در میان و به مدت یک هفته ادامه داشت. این آزمایش دارای چهار تکرار شامل یک نفر نخل رقم سایر بود. یک تیمار کنترل شیمیایی و یک تیمار بدون کنترل به عنوان شاهد در نظر گرفته شد. درصد آسیب میوه از اواسط فروردین ماه به فاصله هر دو هفته یک بار نمونه برداری شد. نتایج نشان داد که بین تیمارهای مختلف باکتری Bt، از نظر شدت آلودگی میوه اختلاف وجود دارد. به طوری که بیشترین آلودگی در تیمار غلظت حداقل در شرایط 7 و 3 روز پس از ظهور کرم میوه خوار ثبت شده است. کمترین آلودگی در شرایط غلظت حداکثر بود و از این لحاظ تفاوت معنی داری بین سه زمان مختلف انجام تیمار وجود ندارد. کمترین متوسط سرعت رشد و بیشترین کاهش متوسط سرعت رشد آسیب در تیمار غلظت حداکثر و همزمان با ظهور آفت بود. بالاترین کارایی کنترل به ترتیب در شرایط غلظت حداکثر همزمان با ظهور آفت بوده است.
کرم میوهخوار خرما,Bacillus thurengiensis,کارایی کنترل
https://iprj.guilan.ac.ir/article_2743.html
https://iprj.guilan.ac.ir/article_2743_58b32bcc3df103cbf12381b359a52f0e.pdf
دانشگاه گیلان
تحقیقات آفات گیاهی
2322-2409
2538-6123
7
4
2018
02
20
اثر حشرهکشهای گیاهی دایابون® و پالیزین® روی شته (Aphis fabae Scopoli (Hem.: Aphididae و واکنش تابعی زنبور پارازیتوئید آن (Lysiphlebus fabarum (Marshall) (Hym.: Braconidae
13
28
FA
ندا
امینی جم
گروه علوم پایه، دانشگاه صنعتی جندی شاپور دزفول، ایران.
naminijam@gmail.com
10.22124/iprj.2018.2744
حشره کش های گیاهی یکی از ابزارهای مدیریت تلفیقی آفات هستند و بررسی اثر آن ها روی آفات و اثرات جانبی شان روی دشمنان طبیعی آفات ضروری به نظر می رسد. در این پژوهش، سمیت دو حشره کش گیاهی دایابون<sup>®</sup> و پالیزین<sup>®</sup> روی پوره های سن سوم و بالغین شته <em>Aphis fabae</em> Scopoli و مرحله شفیرگی زنبور پارازیتوئید آن، (<em>Lysiphlebus fabarum</em> (Marshall مورد بررسی قرار گرفت. به علاوه، اثر حشره کش های مذکور روی واکنش تابعی زنبور پارازیتوئید ارزیابی شد. همه آزمایش ها در شرایط آزمایشگاهی انجام شد. میزان LC<sub>50</sub> حشره کش های دایابون<sup>®</sup> و پالیزین<sup>®</sup> روی پوره های سن سوم <em>A. fabae</em>، به ترتیب 2/750 و 3/636 پی پی ام بود. مقادیر LC<sub>50</sub>حشره کش ها برای بالغین به ترتیب 04/1302 و 8/1062 پی پی ام بود. میانگین نرخ ظهور زنبورهای پارازیتوئید بالغ به ترتیب 03/2 ± 33/91، 2/3 ± 08/86 و 55/2 ± 74/89 درصد برای تیمارهای شاهد، دایابون<sup>®</sup> و پالیزین<sup>®</sup> بود. حشره کش ها زادآوری زنبورهای ماده بقا یافته را در مقایسه با شاهد، تحت تاثیر قرار ندادند (05/0< <em>P</em>). براساس استاندارد سازمان بین المللی برای کنترل بیولوژیک (IOBC)، دایابون<sup>®</sup> و پالیزین<sup>®</sup> در گروه حشره کش های بی زیان قرار گرفتند. نتایج نشان داد که در همه تیمارها واکنش تابعی از نوع دوم است. قدرت جستجوگری (<em>a</em>) زنبور <em>L. fabarum</em> در تیمارهای شاهد، دایابون<sup>®</sup> و پالیزین<sup>®</sup> به ترتیب 075/0، 050/0 و 056/0 (بر ساعت) و زمان دستیابی (<em>T</em><sub>h</sub>) 459/0، 515/0 و 482/0 ساعت بود<em>. </em>اختلاف معنی داری در پارامترهای واکنش تابعی بین تیمارهای حشره کش ها و شاهد مشاهده نشد. نتایج به دست آمده، نشان داد که حشره کش های دایابون<sup>®</sup> و پالیزین<sup>®</sup> گزینه های مناسبی برای کنترل شته سیاه باقلا در تلفیق با زنبور پارازیتوئید <em>L. fabarum </em>هستند.
سمیت,شته سیاه باقلا,قدرت جستجوگری,زمان دستیابی
https://iprj.guilan.ac.ir/article_2744.html
https://iprj.guilan.ac.ir/article_2744_fc5e37a785243941cad0e648fd8b01d7.pdf
دانشگاه گیلان
تحقیقات آفات گیاهی
2322-2409
2538-6123
7
4
2018
02
20
ارزیابی مقاومت ژنوتیپهای گندم نسبت به پورههای سن گندم (Eurygaster integriceps Put. (Hem.: Scutelleridae در شرایط مزرعه در استان کردستان
29
40
FA
محمد صالح
صالحی
گروه گیاهپزشکی، دانشگاه کردستان، سنندج، ایران
salehi.m1991@gmail.com
امین
صادقی
گروه گیاهپزشکی، دانشگاه کردستان، سنندج، ایران
asadeghi2001@yahoo.com
هدیه
بدخشان
گروه اصلاح نباتات، دانشگاه کردستان، سنندج، ایران
h.badakhshan@uok.ac.ir
مصطفی
معروفپور
گروه گیاهپزشکی، دانشگاه کردستان، سنندج، ایران
mmaroufpoor@yahoo.com
10.22124/iprj.2018.2745
سن گندم یکی از آفات مهم گندم در ایران محسوب می شود و سالانه خسارت کمی و کیفی قابلتوجهی به این محصول وارد می کند. به منظور ارزیابی مقاومت ژنوتیپهای گندم نسبت به پوره های سن گندم، 25 ژنوتیپ گندم محلی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه کردستان مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که بین ژنوتیپها از لحاظ درصد تلفات پورهها، میزان افزایش وزن حشرات و درصد سن زدگی در اثر تغذیه پوره های سن گندم تفاوت بسیار معنی داری وجود داشت. علاوه بر این، نتایج حاصل از تجزیه همبستگی نشان داد که بین درصد سن زدگی و پوشیدگی دانه توسط گلوم و گلومل همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد (P<0.01). بااینحال، بین درصد سن زدگی دانه و سایر صفات از جمله کرکدار بودن گلوم، وضعیت پوشینه و ریشکدار بودن ارقام همبستگی معنی داری مشاهده نشد؛ اما نتایج نشان داد بین تعداد دانه در سنبله و اضافهوزن حشرات کامل همبستگی منفی و معنی داری وجود دارد (P<0.01). در مجموع با استفاده از تجزیه خوشهای به روش Ward و بر اساس فاصله اقلیدسی، 25 ژنوتیپ موردمطالعه در سه گروه مقاوم، به نسبت مقاوم و به نسبت حساس قرار گرفتند.
گندم,ژنوتیپ,سن گندم,مقاومت
https://iprj.guilan.ac.ir/article_2745.html
https://iprj.guilan.ac.ir/article_2745_a553b5a0fb3a397cd20e243acb2b7796.pdf
دانشگاه گیلان
تحقیقات آفات گیاهی
2322-2409
2538-6123
7
4
2018
02
20
کارایی تله چسبنده زرد رنگ و دیوک در نمونهبرداری از چهار آفت مزارع گندم
41
52
FA
مجید
محمودی
گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ایلام
majid_parsiana@yahoo.com
حسین
پژمان
مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان فارس
hossein.pezhman@yahoo.com
10.22124/iprj.2018.2746
پایش آفات از اجزای کلیدی مدیریت تلفیقی آفت در اکوسیستمهای کشاورزی است بهطوریکه قبل از هر تصمیمگیری در مورد کاربرد روشهای مدیریتی آفات، باید اطلاعات مناسبی از تراکم آفت در دسترس باشد. در این مطالعه، کارایی دو روش کارتهای چسبنده زرد رنگ و دستگاه دیوک جهت نمونهبرداری مگس فری (<em>Oscinella frit</em> L.)، مگس زرد ساقه گندم (<em>Chlorops pumilionis</em> Bjerk.)، زنبور ساقهخوار گندم (<em>Cephus pygmaeus </em>L.) و زنجرک ساموتیتیکس (<em>Psammotettix alienus </em>Dahlb.) بررسی شدند. این مطالعه در شهرستان زرقان استان فارس طی سالهای 1392 و 1393 انجام شد. جهت تعیین پراکنش فضایی آفات از قانون نمایی تیلور استفاده شد. به منظور تعیین اندازه نمونه مطلوب از طرح نمونهبرداری دنبالهایی با دقت ثابت 2/0 و با روش گرین استفاده شد. در روش نمونهبرداری با کارت زرد چسبنده پراکنش فضایی زنبور ساقهخوار گندم از نوع تجمعی بود و زنجرک ساموتیتیکس، مگس زرد ساقه گندم و مگس فری دارای الگوی پراکنش تصادفی بودند. در روش نمونهبرداری با دیوک پراکنش فضایی هر چهار آفت از نوع تصادفی بود. نتایج نشان داد تعداد واحد نمونهبرداری مورد نیاز با افزایش میانگین تراکم جمعیت آفت کاهش یافت. هرگاه میانگین تراکم جمعیت مگس زرد ساقه گندم، مگس فری، زنبور ساقهخوار گندم و زنجرک ساموتیتیکس در هر کارت زرد یک عدد باشد، تعداد نمونه مورد نیاز با سطح دقت 2/0 به ترتیب21، 27، 42 و 48 است و هرگاه میانگین تراکم این چهار آفت در هر واحد نمونهبرداری دستگاه دیوک یک عدد باشد، تعداد نمونه مورد نیاز به ترتیب 19، 13، 33 و 39 است. نتایج نشان داد که میتوان از کارتهای زرد چسبنده هم بر اساس شاخص تغییر نسبی (RV) و هم بر اساس دقت خالص نسبی (RNP) به عنوان یک ابزار مورد اعتماد و با کارایی مناسب در برنامههای نمونهبرداری این چهار آفت گندم استفاده نمود. نتایج این مطالعه میتواند در برنامههای مدیریت تلفیقی مگس زرد ساقه گندم، مگس فری، زنبور ساقهخوار گندم و زنجرک ساموتیتیکس در مزارع گندم مفید واقع شود.
نمونهبرداری,دقت,کارایی,اندازه نمونه
https://iprj.guilan.ac.ir/article_2746.html
https://iprj.guilan.ac.ir/article_2746_bde0b76fd305e8edc20d9942928d47f5.pdf
دانشگاه گیلان
تحقیقات آفات گیاهی
2322-2409
2538-6123
7
4
2018
02
20
ویژگیهای زیستی شبپرهی برگخوار دو نواری (Streblote siva (Lefebvre روی دو گیاه میزبان در شرایط آزمایشگاهی
53
62
FA
ناصر
فرار
0000-0002-2779-7502
بخش تحقیقات جنگل، مرتع و آبخیزداری مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی بوشهر (AREEO)
farrar29@gmail.com
عباسعلی
زمانی
0000-0001-8283-1235
گروه گیاهپزشکی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه رازی، کرمانشاه
azamani@razi.ac.ir
ناصر
معینی نقده
گروه گیاهپزشکی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه رازی، کرمانشاه
moeeny@razy.ac.ir
مصطفی
حقانی
گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه یاسوج
mostafahaghani@gmail.com
ابراهیم
عزیزخانی
گروه حفاظت و حمایت، موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، تهران
eazizkhani@gmail.com
10.22124/iprj.2018.2747
شبپرهی برگخوار دو نواری (<em>Streblote siva </em>(Lefebvre) (Lep., Lasiocampidae، در حال حاضر یکی از آفات مهم درختان کُنوکارپوس (<em>Conocarpus erectus </em>L.)، کُنار (<em>Ziziphus spina-christi </em>(L.) Willd.) و آکاسیا (<em>Acacia ampliceps</em> Maslin) در استانهای بوشهر، خوزستان و هرمزگان میباشد. پارامترهای جدول زندگی سنی- مرحله ای دو جنسی آفت مزبور روی برگ کُنوکارپوس و کُنار در شرایط آزمایشگاهی با دمای 2 ± 27 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 5 ± 65 درصد و دوره ی نوری 12 ساعت روشنایی: 12 ساعت تاریکی و با استفاده از نرمافزار (TWOSEX-MSChart (2016 محاسبه شد. نتایج نشان داد که شبپرهی برگخوار دو نواری مراحل رشد و نمو خود را روی هر دو گیاه میزبان کامل میکند. نرخ ذاتی افزایش جمعیت (<em>r</em>) این حشره روی کُنوکارپوس و کُنار به ترتیب 081/0 و 068/0 بر روز به دست آمد. نرخ متناهی افزایش جمعیت (<em>λ</em>) نشان داد که جمعیت شبپرهی برگخوار دو نواری روی کُنوکارپوس و کُنار به ترتیب در هر روز نسبت به روز قبل 08/1 و 06/1 برابر شده است. میانگین زمان یک نسل (<em>T</em>) این آفت روی کُنوکارپوس و کُنار به ترتیب 24/56 و 74/62 روز به دست آمد و این تفاوت از نظر آماری معنیدار بود. نرخ خالص تولیدمثل (<em>R</em><sub>0</sub>) روی کُنوکارپوس و کُنار به ترتیب 83/94 و 91/62 نتاج به دست آمد. با توجه به نتایج حاضر به نظر میرسد که کُنوکارپوس میزبان گیاهی مناسبتری برای این آفت باشد.
شبپرهی برگخوار دو نواری,کُنوکارپوس,کُنار,میزبان گیاهی
https://iprj.guilan.ac.ir/article_2747.html
https://iprj.guilan.ac.ir/article_2747_e8ab68ae8d30bf0f1243304d58214165.pdf
دانشگاه گیلان
تحقیقات آفات گیاهی
2322-2409
2538-6123
7
4
2018
02
20
ترجیح مرحله طعمه و واکنش تابعی کفشدوزک Hyperaspis polita با تغذیه از شپشک Nipaecoccus viridis
63
78
FA
زهره
فرهادی
گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهید چمران اهواز
zohrehfarhadi.scu@gmail.com
مهدی
اسفندیاری
0000-0002-0949-5180
گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهید چمران اهواز
esfandiari@scu.ac.ir
محمد سعید
مصدق
گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهید چمران اهواز
mossadegh-ms@yahoo.com
پرویز
شیشه بر
گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهید چمران اهواز
pshishehbor@yahoo.com
10.22124/iprj.2018.2748
شپشک آردآلود جنوب (<em>Nipaecoccus viridis</em> (Newstead یکی از مهمترین آفات مرکبات در دنیا است که از نظر اقتصادی اهمیت ویژهای داشته و در جنوب ایران و به ویژه خوزستان نیز فعال میباشد. در این پژوهش ترجیح مراحل مختلف سنی طعمه و واکنش تابعی در کفشدوزک <em>Hyperaspis polita</em> Weise با تغذیه از شپشک آردآلود جنوب در دمای 1±30 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 5±65 درصد و دوره روشنایی: تاریکی 10:14 مطالعه شد. نتایج نشان داد تخم شپشک طعمه ترجیحی غالب این شکارگر بود و کمترین ترجیح به حشرات کامل ماده شپشک نشان داده شد. برازش رگرسیون لجستیک لارو سن چهار، حشره کامل ماده و نر کفشدوزک با تغذیه از طعمه ترجیحی یعنی تخم شپشک آردآلود جنوب نشان داد که واکنش تابعی آن ها به ترتیب از نوع دوم، دوم و سوم بود. با استفاده از معادله راجرز قدرت جستجوگری (<em>a</em>) لارو سن چهار و حشره کامل ماده به ترتیب 2553/0 و 1983/0 در ساعت تعیین شد. ضریب ثابت (<em>b</em>) برای حشره کامل نر نیز 00405/0 بود. کمترین زمان دستیابی (<em>T</em><sub>h</sub>) به تخم شپشک در لارو سن چهار کفشدوزک (0881/0 ساعت) و بیشترین آن در حشره کامل نر کفشدوزک (3101/0 ساعت) بود. بیشترین نرخ شکارگری (<em>T/T</em><sub>h</sub>) یا نسبت کل زمان آزمایش به زمان دستیابی در لارو سن چهار کفشدوزک 51/298 تخم در روز و کمترین آن در حشره کامل نر کفشدوزک 39/77 تخم در روز محاسبه شد. بر اساس نتایج به دست آمده به نظر می رسد که کفشدوزک <em> </em><em>H. polita </em>توانایی کافی برای کنترل شپشک آرد آلود جنوب را داشت. با این حال، باید مطالعات تکمیلی در طبیعت و در مقایسه با سایر شکارگرهای موجود انجام شود.
کنترل بیولوژیک,برهمکنش شکار-شکارگر,رگرسیون لجستیک,شپشک آردآلود جنوب
https://iprj.guilan.ac.ir/article_2748.html
https://iprj.guilan.ac.ir/article_2748_fcf2fb74bd5490c8d1d51b9cc15c7409.pdf
دانشگاه گیلان
تحقیقات آفات گیاهی
2322-2409
2538-6123
7
4
2018
02
20
اثرات زیرکشندگی دلتامترین بر شاخصهای جدول زیستی زنبور پارازیتوئید (Lysiphlebus fabarum (Marshall) (Hym.: Aphidiidae
79
83
FA
اردوان
مردانی
گروه گیاهپزشکی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه تهران
ardavanmardani@ut.ac.ir
قدرت اله
صباحی
گروه گیاهپزشکی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه تهران
qodratsabahi@gmail.com
10.22124/iprj.2018.2749
زنبور (<em>Lysiphlebus fabarum </em>(Marshal از پارازیتوئیدهای داخلی مهم شته سیاه باقلا <em>Aphis fabae </em>Scopoli می باشد. در این مطالعه، اثرات زیرکشنده ی غلظت توصیه شده ی مزرعه ای حشره کش دلتامترین (۵/۰ میلیلیتر ماده مؤثر بر لیتر) بر زنبور پارازیتوئید در اتاقک رشد با شرایط دمایی ۱ ± ۲۱ درجه ی سلسیوس، رطوبت نسبی ۵ ± ۶۰ درصد و دوره ی نوری ۱۶ ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی ارزیابی شد. مومیایی های یکروزه با روش غوطه وری در معرض حشره کش قرار گرفتند. در تیمار شاهد، از آب مقطر استفاده شد. شاخص های دموگرافیک زنبورهای ظاهر شده از مومیایی های تیمارشده مطالعه شد. نتایج نشان داد غلظت توصیه شده ی مزرعه ای حشره کش اثرات سوئی بر شاخص های زیستی و جمعیت پایدار زنبور پارازیتوئید <em>L. fabarum</em> مانند تعداد تخم گذاشته شده (شته مومیایی شده)، درصد ظهور حشرات کامل، طول عمر، نرخ ذاتی افزایش جمعیت (<em>r</em>)، نرخ متناهی افزایش جمعیت (<em>λ</em>) و متوسط مدت زمان یک نسل (<em>T</em>) دارد. در نهایت، نتایج این مطالعه مشخص کرد که دلتامترین برای زنبور پارازیتوئید خطرناک بوده و انجام آزمایش های نیمه مزرعه ای و مزرعه ای ضروری به نظر می رسد.
حشرهکش,پارازیتوئید,زیستی,نرخ ذاتی افزایش جمعیت
https://iprj.guilan.ac.ir/article_2749.html
https://iprj.guilan.ac.ir/article_2749_9535c6007fc2452a3d99fb15cafedb7d.pdf