دانشگاه گیلان
تحقیقات آفات گیاهی
2322-2409
2538-6123
5
2
2015
08
23
شناسایی و نوسان های فصلی دشمنان طبیعی شته نارون (Tinocallis nevskyi (Hem.: Aphididae در شهرکرد
1
12
FA
جهانگیر
خواجه علی
khajeali@cc.iut.ac.ir
نفیسه
پورجواد
npoorjavad@cc.iut.ac.ir
شته نارون (<em>Tinocallis nevskyi </em>(Hemiptera: Aphididae یکی از آفات مهم درختان نارون در فضای سبز شهر شهرکرد می باشد. این شته علاوه بر تغذیه از شیره گیاهی که ضعف گیاه میزبان را در پی دارد با ترشح مقادیر زیادی عسلک به ویژه در فضای سبز شهری موجب آزار و اذیت مردم میشود. با توجه به نگرانی های روز افزون از به کار بردن سموم شیمیایی در فضای سبز شهری، استفاده از دیگر روش های کنترل این آفت به ویژه کنترل بیولوژیک ضروری به نظر می رسد. در این تحقیق دشمنان طبیعی این شته با نمونه برداری های هفتگی در طی دو سال متوالی جمع آوری و شناسایی شد. همچنین نوسان های فصلی چند گونه از آن ها مطالعه و با نوسان های فصلی شته نارون مقایسه شد. گونه های جمعآوری شده شامل یک گونه زنبور پارازیتوئید<em>Trioxys pallidus</em> ، یک گونه کنه پارازیت (<em>Erythraeus</em>) <em>hypertrichotus</em><em>Erythraeus</em> و 12 گونه کفشدوزک شکارگر از نه جنس: <em>Clitostethus, Stethorus, Hippodamia, Oenopia, Chilocorus, Exochomus, Adalia, Coccinella, Scymnus</em>، پنج گونه مگس شکارگر از دو خانواده Chamaemyiidae و Syrphidae و پنج گونه سن شکارگر از سه خانواده Miridae، Anthocoridae و Lygaeidae بود<em>. </em>فراوانی فصلی جمعیت مجموع شکارگر ها از نظر اوج ظهور با جمعیت شته تقریباً همزمانی داشت، ولی در روند فراوانی فصلی شته و زنبور پارازیتوئید آن همزمانی مشاهده نشد.
کنترل بیولوژیک,فضای سبز,پارازیتوئید,شکارگر,نوسان های فصلی
https://iprj.guilan.ac.ir/article_1288.html
https://iprj.guilan.ac.ir/article_1288_886ae89fd260b2c77d2b5682847e0568.pdf
دانشگاه گیلان
تحقیقات آفات گیاهی
2322-2409
2538-6123
5
2
2015
08
23
اثر متیل جاسمونات در مقاومت آنتی بیوزی گندم به شته روسی گندم
13
23
FA
جعفر
طعامی
taami.jafar67@gmail.com
لطفعلی
دولتی
l.dolatti@znu.ac.ir
فرید
شکاری
shekari@znu.ac.ir
در این پژوهش، اثر سه غلظت 01/0، 1/0 و 1 میلیمولار متیل جاسمونات و شاهد (شامل آب مقطر، اتانول 96% و Tween-20 در روش محلول پاشی برگی، آب مقطر و اتانول 96% در روش پرایمینگ بذر) به دو روش مختلف محلول پاشی برگی و پرایمینگ بذر روی مقاومت گندم (رقم سرداری) به شته روسی گندم، <em>Diuraphis noxia</em> (Hemiptera: Aphididae) بررسی شد. تجزیه واریانس نشان داد که طول کل دوران پورگی این شته روی گیاهان تیمارشده با غلظت های 01/0 و 1 میلی مولار متیل جاسمونات در روش محلول پاشی برگی به طور معنی داری افزایش یافت. از طرف دیگر، در روش پرایمینگ بذر، غلظت 1 میلی مولار متیل جاسمونات طول کل دوران پورگی را به طور معنی داری افزایش داد. همچنین، دوره قبل از تولیدمثل در روش محلول پاشی برگی در غلظت 1/0 میلی مولار به طور معنی داری نسبت به شاهد طولانی تر بود. طول دوره تولیدمثل در همه گیاهان تیمارشده و در هر دو روش به طور معنی داری نسبت به شاهد کوتاه تر بود. از لحاظ طول دوره بعد از تولیدمثل، هیچ اختلاف معنی داری بین شاهد و تیمارها در هر دو روش وجود نداشت. با وجود این، در هر دو روش آزمایش، تعداد پوره تولیدشده توسط ماده ها در همه گیاهان تیمارشده به طور معنی داری نسبت به شاهد کمتر بود. در روش محلول پاشی برگی، همه غلظت های متیل جاسمونات، طول عمر کل را کاهش داد. همچنین، در روش پرایمینگ بذر، طول عمر کل شته روی گیاهان تیمارشده با غلظت های 1/0 و 1 میلی مولار متیل جاسمونات به طور معنی داری نسبت به شاهد کمتر بود.
آنتی بیوز,Diuraphis noxia,متیل جاسمونات,گندم
https://iprj.guilan.ac.ir/article_1289.html
https://iprj.guilan.ac.ir/article_1289_81f9a01792d1f41a1a60ed714bcfc451.pdf
دانشگاه گیلان
تحقیقات آفات گیاهی
2322-2409
2538-6123
5
2
2015
08
23
ارزیابی خسارت کرم ساقه خوار نواری برنج (.Chilo suppressalis Walk) روی رقم هاشمی در شرایط مزرعه
25
37
FA
فرزاد
مجیدی شیل سر
کرم ساقه خوار نواری برنج مهم ترین حشره ای است که به برنج خسارت میزند.کمی کردن خسارت و کاهش عملکرد ناشی از این آفت، مدیریت کنترل آن را آسان می کند. برای تعیین خسارت کرم ساقه خوار نواری برنج روی رقم بومی (رقم هاشمی) آزمایشی در سال 1390 در موسسه تحقیقات برنج کشور انجام شد. خسارت آفت مذکور در مزرعه با ایجاد علائم جوانه های مرکزی مرده و خوشه های سفیدشده مشخص شد و ارتباط بین تغذیه، خسارت و کاهش عملکرد برنج ارزیابی شد. این تحقیق درقالب طرح بلوک کامل تصادفی با 7 تیمار و 3 تکرار با آلوده سازی مصنوعی با استفاده از دسته های تخم آفت در قفسهایی با ابعاد 2×1×2 (ارتفاع ×عرض× طول) متر انجام شد. تیمارها شامل آلوده سازی در مرحله ی رویشی گیاه برنج با نصب یک، سه و پنج دسته تخم (50 - 45عددی) روی پهنک برگ و در مرحله ی زایشی با همان تراکم روی غلاف برگ انجام شد. شاهد در کنار سایر تیمارها انتخاب شد. نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که در مرحله ی رویشی گیاه برنج، تیمار پنج دسته تخم، بیشترین آلودگی در مرحله ی رویشی با 44/9 درصد جوانه های مرکزی مرده و با سطح عملکرد 3828 کیلوگرم در هکتار و با کاهش عملکرد 17/6 درصد نسبت به شاهد بوده است. همچنین در مرحله ی زایشی گیاه برنج، تیمار پنج دسته تخم، پائین ترین سطح عملکرد با 48/3492 کیلوگرم درهکتار را نشان داد. در تیمار مذکور آلودگی خوشه های سفید شده با بیشترین مقدار ( 88/16درصد) و با بیشترین کاهش عملکردی برابر4/14 درصد نسبت به تیمار شاهد مشاهده شد. در ضمن سطح عملکرد تیمار شاهد 4080 کیلوگرم در هکتار بود. نتایج نشان داد که به ازای یک درصد آلودگی جوانه های مرکزی مرده تا 30 کیلوگرم و همچنین به ازای یک درصد خوشه های سفید شده تا50 کیلوگرم عملکرد ناشی از تغذیه آفت ساقه خوار کاهش داشت.
کرم ساقه خوار نواری برنج,خسارت,جوانه های مرکزی مرده,خوشه های سفید
https://iprj.guilan.ac.ir/article_1290.html
https://iprj.guilan.ac.ir/article_1290_f20eb50491301b96f199ff3b01d43003.pdf
دانشگاه گیلان
تحقیقات آفات گیاهی
2322-2409
2538-6123
5
2
2015
08
23
مقاومت آنتیبیوزی 13 کلن صنوبر به شته برگ (Chaitophorus populi (Koch در استان آذربایجان شرقی
39
47
FA
مصطفی
نیکدل
mnikdel1374@gmail.com
شته برگ صنوبر، (<em>Chaitophorus populi</em> Koch (Hemiptera: Aphididae یکی از آفات مهم مکنده در ایران و استان آدربایجانشرقی میباشد که به طور مستقیم و غیر مستقیم به درختان صنوبر خسارت میزند. در این تحقیق مقاومت آنتی بیوزی 13 کلن صنوبر از سه گونه نسبت به شته برگ صنوبر در شرایط آزمایشگاهی (دمای 2 ± 25 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 5 ± 55 درصد و دوره نوری حدود 16 ساعت روشنائی و 8 ساعت تاریکی) طی سال 1387 مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش روی 10 قلمهی ریشهدار صنوبر در ابعاد یکسان از 13 کلن به طول 20 سانتیمتر و قطر 5/1 سانتیمتر انجام شد. با رهاسازی پورههای یک روزه روی قلمهها، روند زیستی پوره از جمله استقرار، تغذیه، دوره نمو قبل از بلوغ پورهها و میزان تولید مثل تا مرگ طبیعی شته ی بالغ تعیین شد. پس از جمعآوری دادهها، نرخ ذاتی افزایش جمعیت (r<sub>m</sub>) محاسبه شد. تجزیه واریانس نتایج نشان داد که میان تاثیرگذاری کلنهای صنوبر روی نرخ ذاتی افزایش جمعیت شته اختلاف معنیدار وجود دارد. بر اساس مقایسه میانگین r<sub>m</sub> ها، تمام پنج کلن مربوط به گونه کبوده، <em>P. alba</em> با داشتن بیشترین مقادیر r<sub>m</sub> (0.271تا 0.302) حساسترین کلن ها نسبت به آفت بودند که در این بین کلن <em>P.a</em>82.<em>5</em> با داشتن بیشترین مقدار r<sub>m</sub> حساس ترین کلن کبوده بود. از بین کلنهای <em>P. nigra</em> سه کلن <em>p.n</em>82.4، <em>p.n</em>82.8 و <em>p.n</em>56.12 به نسبت حساس بوده و دو کلن دیگر این گونه شامل <em>p</em><em>.n</em>82.7 و <em>p.</em><em>n</em>62.154 به نسبت به آفت مقاوم بودند. اما دو کلن <em>p.</em><em>n</em>62.191 و <em>p.</em><em>n</em>82.6 به همراه تنها کلن گونه ی <em>P. euramericana</em> با توجه به کمترین تاثیرگذاری روی نرخ رشد شته (0591/0 تا 0717/0) بهعنوان مقاوم ترین کلنهای صنوبر برابر جمعیت های آفت معرفی شدند.
آنتی بیوز,شته برگ صنوبر,مقاومت,آذربایجان شرقی
https://iprj.guilan.ac.ir/article_1291.html
https://iprj.guilan.ac.ir/article_1291_2d2fbe228d7214536ed3d17e4a677241.pdf
دانشگاه گیلان
تحقیقات آفات گیاهی
2322-2409
2538-6123
5
2
2015
08
23
بررسی ویژگی های زمین آماری توزیع مکانی غلاف های آلوده به کرم پیلهخوار (Heliothis viriplaca Huf. (Lep.: Noctuidae در مزارع نخود دیم شهرستان دلفان (استان لرستان)
49
59
FA
بهزاد
شفیعی نسب
جهانشیر
شاکرمی
shakarami.j@lu.ac.ir
عبدالامیر
محیسنی
mohiseni@yahoo.com
شهریار
جعفری
jafari.s@lu.ac.ir
امروزه روش های مختلف زمین آمار، کاربردهای گسترده ای در پیشبینی تغییرات مکانی آفات دارند. کرم پیله خوار نخود،<em>Heliothis viriplaca </em>Huf. مهم ترین آفت مزارع نخود در مناطق غربی ایران میباشد. در این تحقیق به منظور تحقق هدف مدیریت تلفیقی مکان ویژه و در نتیجه کاهش مصرف سموم شیمیایی علیه این آفت، ویژگی های زمین آماری این حشره در شهرستان دلفان (دو روستای گلستانه و ده سفید) مورد بررسی قرار گرفت. به همین منظور دو مزرعه نخود دیم رقم بیونیج کرمانشاهی هر یک به مساحت حدود دو هکتار انتخاب شد. در هر مزرعه 88 نقطه (ایستگاه) با مختصات معین، علامت گذاری شد و از هر ایستگاه تعداد سه بوته به عنوان واحد نمونه برداری انتخاب و تراکم غلافهای آلوده به آفت اندازه گیری شد. داده ها پس از نرمال سازی، با استفاده از نرم افزارGs<sup>+</sup>نسخه 1/5 تجزیه و تحلیل شدند. به منظور مدلسازی تغییرات وابستگی مکانی با افزایش فاصله بین نمونه ها، منحنی های نیم تغییرنما محاسبه و ارایه شدند. نتایج نشان داد که در بررسی توزیع مکانی غلاف های آلوده به <em>H. viriplaca</em><em>، </em>پس از برازش داده ها؛ از مجموع هشت مرحله نمونه برداری پنج مورد با مدل نمایی، دو مورد با مدل کروی و یک مورد با مدل اثر خالص قطعه ای (بدون ساختار مکانی) مطابقت داشت. دامنه وابستگی مکانی از 311 تا 933 متر و درجه وابستگی مکانی (DD=C/(C<sub>0</sub>+C) نیز از 501/0 تا 547/0 متغیر بود.
زمین آمار,نخود دیم,کرم پیله خوار,مدیریت تلفیقی مکان ویژه
https://iprj.guilan.ac.ir/article_1292.html
https://iprj.guilan.ac.ir/article_1292_0543498e469cc19e43ac354733bc5f64.pdf
دانشگاه گیلان
تحقیقات آفات گیاهی
2322-2409
2538-6123
5
2
2015
08
23
سمیت تنفسی و اثر دورکنندگی اسانس پوست میوه لیمو شیرین (.Citrus Limetta (L روی چهار آفت سخت بالپوش انباری
61
72
FA
محمود
محمدی شریف
0000-0001-8520-7336
msharif1353@yahoo.com
مهدی
کبیری رئیس آباد
در این تحقیق سمیت تنفسی و دورکنندگی اسانس پوست میوه لیمو شیرین <em>Citrus limetta</em> روی شپشه دندانه دار<em>Oryzaephilu ssurinamensis</em>، شپشه برنج <em>Sitophilus oryzae</em>، سوسک کشیش <em>Rhizopertha dominica </em>وشپشه آرد <em>Tribolium confusum</em>مورد بررسی قرار گرفت. در آزمایش های سمیت تنفسی علاوه بر زیست سنجی و تجزیه پروبیت اثر اسانس روی آفات، کارایی اسانس با مبنا قرار دادن دو شاخص غلظت و مرگ ومیر موثر نیز برآورد شد. در روش اول پایینترین غلظت لازم برای ایجاد مرگومیر موثر (بیش از 90 درصد) روی هر کدام از گونه ها بدست آمد. در روش دوم حساسیت متفاوت گونه ها از طریق مقایسه کارایی دو غلظت پایین (50-0 درصد مرگومیر) و بالا (100-50 درصد مرگومیر) آزمایش شد. قابلیت دورکنندگی اسانس با استفاده از چهار غلظت 1/0، 2/0، 41/0 و µL/cm²83/0 برآورد شد. میزان LC<sub>50</sub> اسانس برای آفات ذکر شده به ترتیب 9/208، 99/248، 66/328 وµl/L air 12/257 برآورد شد که نشان دهنده حساسیت بیشتر شپشه دندانه دار بود. در آزمایش های شاخص غلظت، مقادیر بدست آمده بترتیب 600 (100% مرگومیر)، 625 (95% مرگومیر)، 700 (100% مرگومیر) و µl/L air 375 (5/92% مرگومیر) بود. در آزمایش های شاخص مرگومیر، غلظت پایین (µl/L air175) به ترتیب باعث 1/13±5/42، 0±20، 4/6±15 و 4/9±5/12 درصد مرگومیر و غلظت بالا (µl/L air 350) به ترتیب باعث 7/4±5/72، 5/6±65، 5/8±5/52 و 5/8±5/72 درصد مرگ ومیر شدند. میانگین دورکنندگی ناشی از چهار غلظت در سه ساعت پس از تیمار برای آفات ذکر شده به ترتیب 9/15±6/66، 6/9±9/49، 6/1±3/48 و 1/4±3/83 درصد بود. نتایج این تحقیق نشان دهنده کارایی متوسط اسانس پوست میوه لیمو شیرین برای کنترل این سخت بالپوشان آفت محصولات انباری است.
آفات انباری,اسانس,دورکنندگی,سمیت تدخینی
https://iprj.guilan.ac.ir/article_1293.html
https://iprj.guilan.ac.ir/article_1293_7c65f1aae6805cb71a06f9ec2471515f.pdf
دانشگاه گیلان
تحقیقات آفات گیاهی
2322-2409
2538-6123
5
2
2015
08
23
بررسی فون و تنوع زیستی کنههای خاکزی خانواده (Laelapidae (Acari: Mesostigmata در جنوب استان گیلان
73
84
FA
سارا
رامرودی
جلیل
حاجی زاده
hajizadeh@ guilan.ac.ir
آزاده
کریمی ملاطی
a_karimi@guilan.ac.ir
فون و تنوع زیستی کنههای خانواده Laelapidae در زیستگاههای جنگلی و زراعی جنوب استان گیلان در فصول مختلف سال 1391 بررسی شد. در مجموع 18 گونه از هشت جنس جمعآوری و شناسایی شدند که در بین آنها دو گونه برای دنیا و یک گونه برای ایران جدید بودند و شش گونه نیز برای اولین بار از استان گیلان گزارش شدند. محاسبه شاخصهای تنوع زیستی بر مبنای فراوانی گونهها، با استفاده از فرمولهای متداول و با کمک نرم افزارEcological Methodology و تجزیه و تحلیل دادهها با بهرهگیری از نرم افزارSAS (نسخه 6.2) انجام شد. نتایج نشان داد که شاخصهای تنوع زیستی با توجه به نوع پوشش گیاهی و فصل نمونه برداری، تفاوت معنیداری دارند بهطوریکه بیشترین تنوع شانون و غنای گونهای مارگالف بهترتیب به میزان 9/0 و 7/2 در مناطق جنگلی و کمترین مقدار آن بهترتیب به میزان 8/0 و 7/1 در مناطق زراعی مشاهده شد. همچنین در بین فصول مختلف سال، فصل بهار با 94/0 و 2/3 و فصل زمستان با 8/0 و 4/1 بهترتیب بیشترین و کمترین میزان تنوع شانون و غنای گونهای مارگالف را داشتند. در بین گونههای جمعآوری شده در مناطق زراعی (190 کنه) گونه<em>Gaeolaelaps aculeifer</em> Canestrini, 1883 بیشترین فراوانی نسبی (23 درصد)، و گونههای<em>G. praesternalis</em> Willmann, 1949<em>، </em><em>Cosmolaelaps vacua</em> Michael, 1891وShcherbak, 1971 <em>C. lutegiensis</em>بهترتیب دارای 15، 13 و11 درصد فراوانی نسبی گونههای جمعآوری شده بودند. مقدار شاخص یکنواختی در مناطق جنگلی (5/1) بیشتر از مناطق زراعی (3/1) و فراوانی نسبی گونههای جمعآوری شده از مناطق جنگلی تقریبا برابر بودند.
تنوع زیستی,فون,Laelapidae,کنههای خاکزی,گیلان,ایران
https://iprj.guilan.ac.ir/article_1294.html
https://iprj.guilan.ac.ir/article_1294_df467beffc24cfe51874886557055ffa.pdf